حالا ایران را بیشتر از همیشه میخواهم. سابق، یعنی در این ده بیست سال اخیر، دوستش داشتم. همانطور که فرزندی مادر خطاکارش را دوست دارد محبت من توام با نفرت بود. نفرت از ظلمی که هست و سکوتی که خلق کرده و ظالم را سرپا نگاه داشته، از سکوتی که من نیز در آن سهیم بودم! همان کینهای را که به خودم داشتم به وطنم هم داشتم.
چه اشتباهی! در حقیقت هیچ کس نمیدانست در باطن ملت چه دارد میگذرد و چه آتشفشانی زیر خاکستر است. حالا حس دیگری دارم. دلم پیش مادری است که هر روز شهید میشود، هر روز به صلیب میکشندش و هرشب از درد فریاد میکشد.
"روزها در راه (جلد اول)/ شاهرخ مسکوب/ انتشارات خاوران/زمستان ۱۳۷۹/ صفحه ۱۹"
گیسوان درد...برچسب : نویسنده : muhammad73 بازدید : 75